باغ دانایی

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۱
تیر



کتاب خانه ی پغورقاتی


نویسنده: طاهره ایبد

تصویرگر:سحر حقگو

سلام. من می خواهم یکی از قسمت های خنده دار این کتاب را برایتان خلاصه کنم.  

خلاصه کتاب:

 

 قسمت دوازدهم ( ریش تراش بازنشسته ی پغورقاتی )

ریش پغورقاتی هر روز یک سانت و بیست و دو میلی متررشد می کرد و ریش تراش او مجبور بود هر روز یک سانت و بیست و دو میلی متر را بتراشد. بیست و پنج سال تمام کار ریش تراش همین بود. یک روز صبح ریش تراش کارش تمام شد و پغورقاتی آن را پرت کرد روی میز آشپز خانه و رفت اداره. رنده روی کابینت افتاده بود و او را نگاه کرد. رنده  به ریش تراش گفت که بیا جایمان را عوض کنیم. ریش تراش قبول کرد. پغورقاتی ازاداره برگشت. دلش ماست خیار میخواست. ریش تراش را برداشت و خیار را تراشید. صبح که شد رنده را برداشت و ریش یک سانت و بیست و دو میلی متری را رنده زد هیچ اثری نکرد و رفت اداره. روز دوم شد دو سانت و چهل و چهار میلی متر. روز سوم سه سانت و شصت و شش میلی متر روز پانزدهم شد هیجده سانت و سه میلی متر. بعد از یک سال هم شد چهار متر و چهل و پنج سانت و شش میلی متر!!  



  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم
۳۰
تیر

معرفی مجموعه کتاب های :علوم ترسناک داستان های علمی وخنده دار پاسخ سوالات خود را در مجموعه کتاب های علوم ترسناک پیدا کنید

حقایق هولناک درباره نیروها:اگرفکر میکنید توان رویارویی با نیروهای پرشتاب ،سرسام اور و مرگبار را دارید پس کتاب حقایق هولناک درباره نیروها رابخونید 




  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم
۳۰
تیر










  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم
۳۰
تیر

نام کتاب :آقای بی رویه 


نام نویسنده :


نام تصویرگر :



خلاصه ی کتاب :














  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم
۳۰
تیر

نویسنده :دوگل دیکسون 


خلاصه ی کتاب :دوران پستانداران اولیه شامل پستانداران غول پیکر و پرندگان شکارچی می باشند. 


تکامل اولین خویشاوندان انسانی ماهم در این دوره اغاز شد.











  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم
۱۸
تیر


خلاصه ی کتاب :غول چراغ آزاد میشود!


استنلی لمچاپ یک چراغ جادو داشت. چراغی که یک غول واقعی درون آن بود! غول به استنلی 


گفت که می تواند آرزو های او را برآورده کند.اورا معروف کنند یا هر جور حیوان خانگی که خواست 


برایش پیداکندویا اینکه قدرت خیلی زیادی به او بدهد. حالا شما بقیه آرزو هارا نام ببرید.


وقتی خانواده ی استنلی ماجرای غول چراغ را فهمیدند آن هاهم آرزوهایی کردند.اما هر چه 


استنلی آرزو های  بیشتری می کرد زندگی او عجیب تر میشد.                بیچاره استنلی!


                                              توسط: دوست دار کتاب.

  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم