کتاب خانه ی پغورقاتی
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۷ ب.ظ
کتاب خانه ی پغورقاتی
نویسنده: طاهره ایبد
تصویرگر:سحر حقگو
سلام. من می خواهم یکی از قسمت های خنده دار این کتاب را برایتان خلاصه کنم.
خلاصه کتاب:
قسمت دوازدهم ( ریش تراش بازنشسته ی پغورقاتی )
ریش پغورقاتی هر روز یک سانت و بیست و دو میلی متررشد می کرد و ریش تراش او مجبور بود هر روز یک سانت و بیست و دو میلی متر را بتراشد. بیست و پنج سال تمام کار ریش تراش همین بود. یک روز صبح ریش تراش کارش تمام شد و پغورقاتی آن را پرت کرد روی میز آشپز خانه و رفت اداره. رنده روی کابینت افتاده بود و او را نگاه کرد. رنده به ریش تراش گفت که بیا جایمان را عوض کنیم. ریش تراش قبول کرد. پغورقاتی ازاداره برگشت. دلش ماست خیار میخواست. ریش تراش را برداشت و خیار را تراشید. صبح که شد رنده را برداشت و ریش یک سانت و بیست و دو میلی متری را رنده زد هیچ اثری نکرد و رفت اداره. روز دوم شد دو سانت و چهل و چهار میلی متر. روز سوم سه سانت و شصت و شش میلی متر روز پانزدهم شد هیجده سانت و سه میلی متر. بعد از یک سال هم شد چهار متر و چهل و پنج سانت و شش میلی متر!!- ۹۴/۰۴/۳۱