باغ دانایی

معرفی کتاب وحشت در اعماق

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۲۶ ق.ظ
نام کتاب : وحشت در اعماق 

نویسنده : آر . آل .استاین 


خلاصه ی کتاب : برادر و خواهری بودند به نام های بیلی و شینا . آن ها برای گذراندن تعطیلات تابستان خود به قایق تحقیقاتی عمویشان دکتر دی و دستیار او مرد جوانی خوش اندام بود که حدود 22 الی 23 سال سن او بود. بیلی و شینا فرزند کاشف بزرگ  دریا ها ولیام دیب که مشکلات خطر ناک بسیاری را حل کرد. حالا نوبت فرزند او بود که کشف بزرگی را انجام دهد . یعنی هیولای خاردار سفید.!؟! این تفکرات خیالی بیلی بود . هر روز بیلی لباس قواصی اش را تنش می کرد یواشکی از قایق فرار می کرد و برای اکتشاف می رفت اما هر روز شینا و الکساندر و دکتر دی مچ او را می گرفتند . هروز یک مکافات را بیلی با این کار هایش برای بقیه بوجود می آورد . آن ها شب ها در کابین هایشان که  برای دکتر دی و الکساندر بزرگ تر بود شب ها می خوابیدند. تبقه ی بالا یک ازمایشگاه بود که از نظر بیلی مکان خیلی با حالی بود که در آن انواع مو جودات دریایی, گیاهان دریایی , لوازم آزمایشگاهی ساده و جدید و عجیب و جود داشت و بقل آن یک میز بود و چند صندلی و لوازم آشپزی بود که در آنجا غذا میخوردند و معمولا الکساندر در آنجا آشپزی می کرد. شب حدود ساعت 9 شب یک قایق موتوری با آرم باغ وحش مارینا به سمت قایق آن ها
 یعنی کاساندرا آمد. که یک خانم و آقای کت شلواری و تر و تمیز در ان بودند.یک پاکت دست آن ها بود.به قایق ما آمدند و به همه سلام کردند و او خواستند


















  • اعضای مرکز 9 کانون پرورش فکری قم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی